۲۰۲۱ سپتامبر ۱, چهارشنبه
فراخوان مریم مقدسکننده به پسران خانه. پیام به انوخ
پسران خانه، مسئولیت خود را در برابر خدا برای از دست دادن منازلتان دارید! چرا منتظر هستید تا مسیر خانوادههایتان را اصلاح کنید؟

محبوبترین فرزندان کوچک من، سلام خداوند بر همه شما باشد.
فریدونها، دور مادر خود جمع شوید و با هم دعا کنیم تسبیح مقدس مرا، از پدر آسمانی برای نجات گناهکاران جهان درخواست کنید. فریدونها، گناههای این بشریت در آخرالزمان، به خاطر بیگانه شدن از خداوند و مدرنیتهٔ دنیا که ایمان و ترس از خدا را نابود میکند، آسمان را گریستاند. هزاران روح روزانه به دلیل دوری از خداوند و مدرنیت جهان، که ایمان و ترس از خدا را ویرانی کردهاست، گم شدهاند.
فکرها و نگرانشهای دنیوی و آرزو برای داشتن و مالکیت، بشریت را جذب میکند؛ کمبود دعا، عدم اجرای فرمانها الهی، غرور، مادیگرایی، نبود خیرخواهی و جستجویی بیقرارانه برای خدای پول، مردان این آخرالزمان را به از دست دادن ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و روحانی سوق دادهاست. روح خداوند توسط خدایان دنیوی جایگزین شدهاست.
بسیاری از خانهها و خانوادهها امروز بیهدف هستند زیرا بسیاری از والدین متعهد نیستند به خداوند و فرزندان خود. فرزندیهای من در مدرنیتهٔ دنیا گم میشوند و خدای فناوری که فضاهای دعا و گفتگو را در منازل دزدیدهاست، آنها را غرق کردهاست؛ اکثریت قریببهتمامی پدرها و مادرخانهها امروز بیشتر به راضی کردن نیازهای مادی فرزندان خود و خانههایشان مشغولند تا عشق دادن; آنان از آموزش اخلاقی و روحانی خانوادههایشانه سر باز میکنند تا خدای پول را جستجو کنند. کم است که در خانهها و خانوادههایی وجود دارد که دعا و گفتگو باشد، جایی که زمان برای گوش دادن به فرزندان و شناخت نیازها و نگرانشان اختصاص داده شود.
فرمانهای قانون خداوند امروز در دل بسیاری از خانوارها فراموش شدهاست؛ روزانه آنها شکسته میشوند زیرا والدین خانوادهها فراموشی کردهاند که باید با فرزندان خود تبلیغ کنند. نادیده نگیرید که فساد جامعهها منشأش را در خانواده دارد، چون خانواده اولین جامعهای است که خداوند آفرید و از آن همه دیگر جوامع به وجود آمدهاست. نمی�دید چقدر غمگین هستم، فرزندیهای کوچک مرا، دیدن ویرانی بسیاری از خانوارها برای نبود خداوند در چنین خانهها و عدم عشق و تعهد بسیاری از والدین به فرزندان خود را.
دشمنم با روحهای تقسیم، کمبود عشق و رد کردن، بسیاری از خانهها را ویران میکند؛ خانههایی که روح خدا توسط خدایان این دنیا جایگزین شدهاند، خانههایی هستند که دشمنم آنها را نابود خواهد کرد. به شما کودکان کوچک من گفتم: یک خانهای که در آن هیچ دعا یا تقدیس برای دو قلب ما نیست، خانهای است که هنگامی که روزهای بزرگ محنت آزاد میشود از دست داده خواهد شد! کشیشان خانهها، مسئولیت خود را پیش خدا دارید، برای از دست دادن خانههایتان! چه چیزی شما را مانع میکند تا مسیر خانوادههای تان را اصلاح کنید؟ دوباره تعلیم و اجرای احکام الهی را بگیرید؛ فضا برای گفتگو و دعا در خانههایتان ایجاد کنید؛ آنها را به دو قلب ما تقدیس کنید و از تلاوت تراویح مقدس من دست نبرید، تا روح خدا مجدداً در آنها ساکن شود! یاد داشته باشید: روزهای عدالت الهی شروع شدهاست و اگر خدا در خانههای شما نیست، روح شر خواهد بود که مالکیتتان را برمیگیرد و خانوادههای تان و هیچ بازگشت نخواهد داشت.
سلام خدای من همیشه همراهت باشد و حفاظتی مادری از همه بدیها تو را آزاد کند.
مادرتان، مریم مقدس کننده
به دنیا پیامهای نجات و هفت تسبیح مریم من را اعلام کنید، کودکان کوچک!
تراویح مقدسعبادت هفت غم و اندوه
مریم مقدس به روحهایی که روزانه با گفتن هفت تسبیح مریم او را تقدیر میکنند و بر اشکها و آزارهایش (غمواندوه) تأمل میکنند، هفت نعمت اعطا میکند.
عبادت توسط سنت بریدیت منتقل شد.
این هفتم نعمتها هستند:

سلام به خانوادههایشان میبخشم.
در مورد اسرار الهی روشنایی خواهند یافت.
آزارهایشان را آرامش خواهم داد و در کارهای شان همراه آنها خواهم بود.
به آنها به اندازهای که میخواهند دادهام، تا زمانیکه با اراده محبوب پسر الهی من یا تقدیس روحهایشان مخالف نباشد.
در جنگهای روحانی شان با دشمن شیطانی آنها را دفاع خواهم کرد و در هر لحظه از زندگیشان محافظت خواهم کرد.
در زمان مرگشان به آنها کمک آشکار خواهم کرد، چهره مادرشان را خواهند دید.
از پسر خداوند من دریافت کردهام که کسانی که این عبادت را برای اشکهای و اندوههای من تبلیغ کنند، بدون هیچ گونه گناه از زندگی دنیوی به خوشبختی ابدی منتقل میشوند زیرا همهی گناهانشان آمرزش یافتهاست و پسرم و من همیشه آرامش و شادی آنان خواهیم بود.
هفت اندوه:
۱. پیشگویی سیمئون: «و سیمئون آنها را برکت داد و به مریم مادرش گفت: اینک این کودک برای سقوط و قیام بسیاری در اسرائیل تعیین شدهاست، و علامتی که مخالفت خواهد شد؛ و روح تو نیز شمشیری میزند تا از قلبهای بسیار فکرها آشکار شود.» – لوقا ۲, ۳۴-۳۵.
تفکّر: چقدر شوک بزرگی به دل مریم رسید وقتی کلمات اندوهبار سیمئون را شنید که در آنها رنج و مرگ شیرین عیسیاش توصیف شدهبود، زیرا همان لحظه همهی تحقیرها، ضربات و آزارهایی که مردمان بیدینی برای نجاتدهنده جهان پیش میآورند، به ذهنش رسید. اما شمشیری تیزتر نیز دل او را زد. آن فکر بود از کفران انسانها نسبت به پسر محبوب خود. حالا بپرسید چرا شما هم چون گناهکاران بیوفایی هستید و در میان آنان قرار گرفتهاید.
یک «اوه مریم» (سلاوه ماریام) بخوانید
۲. فرار به مصر: «و پس از آنکه آنها رفتند، نگاهد که یک فرشته خداوند در خواب به یوسف ظاهر شد و گفت: برخیز و کودک را با مادرش بگیر و به مصر بروید؛ و آنجا ماند تا من تو را خبر کنم. زیرا هرود قصد دارد کودک را بیابد تا او را کشت. پس برخاست و کودک را با مادرش در شب گرفت و به مصر رفتند: و آنجا ماند تا مرگ هرود.» – متی ۲, ۱۳-۱۴.
تفکّر: اندوه شدید مریم را بپرسید که وقتی یوسف توسط فرشته هشدار دادهشد، مجبور شد در شب برای نجات کودکی محبوبش از کشتار هرود گریختند! چه رنجی بود برای او جودیا را ترک کردن تا به دست سربازان پادشاه بیرحم گرفتار نشوند! چقدر سختیها و آزارهایش در آن سفر طولانی بودند! چه اندوههایی داشت میان مردم پرستشیدهٔ مصر! اما بپرسید چند بار این رنج مریم را تکرار کردهاید وقتی گناهان شما باعث شدهاست پسرش از دلتان فرار کند.
یک «اوه مریم» (سلاوه ماریام) بخوانید
۳. گم شدن عیسی مسیح در معبد: «پس از آنکه روزها را تکمیل کردند، وقتی که برگشتند، کودک عیسی در اورشلیم ماند؛ و والدین او این کار را نمی�یدند. فکر میکردند که با گروه هستند، یک روز راه رفتند، و بین خویشاوندان و آشنایان خود جستجو کردند. وی را پیدا نکردند، به اورشلیم برگشتند تا جستجوی وی کنند.» لوقا ۲, ۴۳-۴۵
تأمل: چقدر غمانگیز بود اندوه مریم، وقتی دید که پسرش را از دست داده! و به نظر میرسد تا درد او بیشتر شود، هنگامیکه با دقت بین خویشاوندان و آشنایان خود جستجو کرد، هیچ خبری از وی نشنید. هیچ مانعی وجود نداشت؛ نه لاغری، نه خطر؛ بلکه فوراً به اورشلیم برگشتند، و سه روز طولانی در حال غمورزی برای او بودند. بزرگ باشد شرمندگی تو، جان من، که با گناهان خود عیسی را چند بار از دست دادهای و هیچ کوششی نکردهای تا سریعتر جستجوی وی کنی؛ نشانهی آن است که بسیار کم یا هیچ ارزشی به غنیمت محبوب خداوند نمیتوانید بدهید.
یک آو ماریا (سلام مریم) بگوید
۴. ملاقات عیسی و مریم در راه صلیب: «پس از وی گروهی زیادی از مردم، و زنان که برای او گریه میکردند و نالهٔ خود را برمیداشتند.» – لوقا ۲۳, ۲۷
تأمل: بیایید، ای گناهکاران، بیایید ببینیم آیا میتوانید چنین نگرانی را تحمل کنید. این مادر، چنان مهربان و محبتبار، پسرش را ملاقات کرد؛ او را در میان یک جمعیت بدعتی دید که وی را به مرگ وحشیانهای کشاندند، زخمی شده، با ضربات کتک خورده، تاج خار پوشیده، خونریز، صلیب سنگین خود را بر دوش داشت. آه، جان من، اندوه مریم مقدس در این لحظه را بپذیر! کیست که نمیتواند از دیدن غم مادر چنین گریه کند؟ اما چه کسی سبب چنین نگرانی شدهاست؟ من هستم؛ من آن شخص هستم که با گناهان خود قلب محبوب مادرش را بهطوری وحشیانه زخمی کردهام! و هنوز هم متحرک نشدهام؛ مانند سنگ، وقتیکه دل من باید از بیکفایتیشکنده شود.
یک آو ماریا (سلام مریم) بگوید
۵. صلیب کشی: «او را به صلیب کشیدند. حالا در کنار صلیب عیسی، مادرش ایستاده بود. پس از آنکه عیسی مادر خود و شاگرد مورد علاقهاش را دید که نزدیک است، گفت: زن! این پسرتست. سپس به شاگرد گفت: این مادرتست.» – یوحنا ۱۹, ۱۸-۲۵-۲۷
تفکر: نگاه کن، جان فرزانه! به گلگتهای که دو مذبح قربانی بر آن قرار دارد: یکی روی بدن عیسی و دیگری روی دل مریم است. دیدن این مادر محبوب در دریای غم غرق شدهاست، پسرش را میبیند که بخشی از خود اوست، با ظلم به درخت شانهدار صلیب آویخته شدهاست. آه! هر ضربه چکشی، هر کتک زدن بر پیکر نجاتدهنده، نیز روی روح بینوایی مریم فرود آمد. هنگامیکه در پای صلیب ایستاده بود و توسط شمشیر غم به او زده شد، چشمهای خود را به سوی او کرد تا بداند که دیگر زندگی نمی�بردهاست و روح خود را به پدر ابدی سپرده است. سپس نفس خودش نیز مانند آنکه از بدن جدا شده و با عیسی پیوسته باشد.
یک بار «اوو ماریا» (سلام مریم) بگوید.
۶. برداشتن پیکر عیسی از صلیب: «یوسف اریمتیایی، یک مشاور شریف آمد و با شجاعت به پیش پیلاطوس رفت و پیکر عیسی را خواست. یوسف پارچههای نازک خریداری کرد و او را پایین آورد و در آن پارچهٔ نازک پیچید.» – مرقس ۱۵, ۴۳-۴۶.
تفکر: غمانگیزترین رنجی که روح مریم را شکسته بود، زمانیکه پیکر مردهٔ عیسی محبوبش بر زانوهای او قرار داشت و با خون پوشیده شده و از جرحهای عمیق تار شد. اوی مادر اندوهگین! حقیقتاً شریک تو به مر است. کیست که همدردت نکند؟ دل کسی سخت نمی�بردهاست، غمانگیزی را دید که حتی سنگها را نرم میکند. نگاه کن جان و مگدلن در رنج عمیق هستند و نیکودیموس که تقریباً قادر نیست به سختی خود تحمل کند.
یک بار «اوو ماریا» (سلام مریم) بگوید.
۷. دفن عیسی: «در آن مکانی که او را صلیب کردند، باغ بود؛ و در باغ قبر جدیدی وجود داشت که هیچکس تا به حال در آنجا قرار نگرفتهبود. بنابراین چون شب پاراسکه یهودیان نزدیک شدهبود، آنها عیسی را در آنجا گذاشتند زیرا قبر نزدیکی بود.» یوحنا ۱۹, ۴۱-۴۲.
تأمل: بر سینههای مری نگاه کنید که وقتی دید او عیسی محبوبش را در قبر گذاشتند، چه آهها از دل غمگیناش بیرون آمد! چقدر درد و رنج داشت هنگامیکه سنگی برای پوشاندن آن قبر مقدس بلند شد! وی آخرین بار به بدن بیجان پسر خود نظر کرد و با دشواری چشمهایش را از این زخمهایی که باز بود، جدا کرد. و وقتی سنگ بزرگ در ورودی گور غلتید، اوه، آنگاه دلش مانند شکسته شده بود!
یک «او مریم» بگویید
منبع: themostholyrosary.com